Sunday, September 23, 2007

5

باز مثل هر سال ماه رمضان آمده و بهار قرآن و رمضان بر دلهامان سایه افکنده است، باز من دیوانه دیوانه تر از هر وقت آکنده از مستی این ماه و سرخوش از ماه میهمانی خدا مینویسم تا دیوانگیهایم را با تمام آنهایی که عاشق این ماه هستند تقسیم کنم، دیوانگان مولا علی که شب های قدر برای او و فقط برای او اشک بر چشمان خسته و منتظرشان جاری میگردد، بی اختیار یاد تمام ماه های رمضانی می افتم که در آن ها بودم و از هر کدامشان خاطره ای شیرین در قلبم به یادگار مانده است، هر سال برنامه رمضان من با تمام کل سال فرق می کند، بعد از افطار چه لذتی دارد در خیابان ها و پارکهای شهر قدم بزنم، و سیگاری بر لب داشته باشم، چه لذتی دارد قهوه خانه بعد از افطار و چقدر شلوغ است ، هر شب بعد از چند ساعتی با دوستان گذراندن در قهوه خانه میرویم بهشت زهرا، چقدر این التماس هایی که میکنیم تا راهمان دهند شیرین و دلچسب هست، سر مزار شهید پلارک چقدر آدم دل خسته جمع هستند تا تجدیدی دوباره بکنند با شهدا و شهید پلارک بهانه ای است تا در کنار تمام شهدا باشیم، بعد از بهشت زهرا شاه عبدالعظیم چقدر میچسبد به قلبمان و روحمان که پاک و صاف گشته، از حرم عبدالعظیم هر شب مستقیم به مسجد ارک تهران میرویم، چقدر شلوغ است این کوچه فلافل و جگر فروشها، بعد از پذیرایی کردن با فلافل از شکممان که قیمت خیلی کمی هم دارد و هر بار یکی برای میهمان کردن بقیه دوستان پیشقدم میشود، به مسجد میرویم، حاج منصور ارضی چقدر دلنشین نوحه میخواند، به نظر من هرکس واقعاً میخواهد گریه کند، هرکس واقعاً میخواهد عزاداری و عبادت کند باید به مجلس حاج منصور برود، اینجا آدم خیلی چیزها را فراموش میکند، جو بسیار زیبایی شب ها بر میدان پانزده خرداد حکم فرما می شود، ساعت سه و نیم باز با دوستان گرد هم جمع میشویم و کم کم هر کس به سوی خانه می رود تا قبل از اذان صبح اندکی سحری بخورد و نمازش را بخواند، من همیشه بعد از نماز صبح در ماه رمضان مقداری قرآن میخوانم و بعد به خوابی خوش فرو میروم، چقدر برام لذت بخشه که وقتی فقط یک یا دو ساعت خوابیدم بلند بشم و برم سر کار ، عصر ها از سر کار که می ایم میخوابم تا افطار و باز مثل شب قبل . این سلسله دوار برایم لذت بخش ترین لحظه در هر سال است، مثل چند روز قبل از عید نوروز که همش احساس سرزندگی میکنم، میگویند ماه رمضان که سه دهه است یعنی سه تا ده روز است برای سه چیز خدا به آدم کمک میکند، البته درست یادم نیست ولی فکر کنم ده روز برای آخرت ده روز برای مال و ثروت و ده روز برای گره گشایی از کارها و امور دنیا اگر آدم این سی روز را عبادت کند قطعاً خدا نیز در این امور به او کمک میکند، امسان کمی وضع من فرق کرده و اونقدر مشغله داشتم که تا امروز نتونستم کاری کنم، نه عبادتی و نه بیرون رفتن های شبانه، ولی فکر کنم اگر قسمت باشه و خدا توفیقشو بهم بده از امشب بتونم برم. خدایا به امید تو،
نوشته شده در 1/7/86 ساعت 14

No comments: